قدرت بخشی به جامعهی محلی از طریق بومیسازی و بر پایهی دانش بومی یکی از گفتمانهایی است که در عرصهی پارادایمهای جدید توسعه مطرح و مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بومیسازی در ارتباط با برخورد جامعه با روند دگرگونی از سنتی به مدرن و نحوهی برخورد یا تعامل جامعه درون مدار با جامعه بیرونی مفهوم پیدا میکند. در این تحقیق با استفاده از دو نوع پرسشنامه، تفاوت دانش بومی و رسمی در زمینه منابع طبیعی موجود در روستا بهویژه آب و خاک به بررسی دیدگاه سرپرستان خانوار آنان پرداخته شد. با استفاده از 64 پرسشنامه در روستای قصاب ذالکان شهرستان بابل استان مازندران امتیازات دانش بومی و رسمی با دو رویکرد صفر و یک و کم-متوسط و زیاد بررسی گردید. نتایج نشان داد سرپرستان خانوار روستای مورد مطالعه 13/16 درصد در زمینهی دانش بومی به سازگاری آن و 92/28 درصد در زمینهی دانش رسمی به علمی بودن آن رای دادهاند. همچنین سایر پارامترها در هر دانش به ترتیب اولویتبندی گردیدند. از سوی دیگر با بررسی راهبردهای دو دانش بومی و رسمی بهمنظور حفظ منابع آب و خاک در روستا دانش بومی با 056/48 درصد نسبت به دانش رسمی با 077/42 از دیدگاه جامعهی روستایی سازگاری و کارآیی بالاتریی را نشان میدهد. با استفاده از نتایج این پژوهش میتوان میزان پذیرش آهنگ نوآوری 979/5 درصدی را در روستای مذکور مشخص نمود و فناوری مورد پذیرش این روستا نظیر محصول، دستاورد و یا فناوری که در آینده انتقال پیدا میکند باید با دانش محلی سازگار و قدرت پاسخگویی به مشکلات روستایی به لحاظ دانش رسمی را داشته باشد.